جهادگرایی پس از شکوفایی در خاورمیانه، قانون خود را در ساحل تحمیل می کند، جایی که حضور فرانسه در محافظت از مردم در برابر خطرات امنیتی و انسانی موفق نخواهد بود.
آفریقا مانند سایر مناطق جهان با گسترش خشونت آمیز سلفی-جهادیسم و پروژه سیاسی تأسیس امارت های اسلامی با شکست دولت-ملت های پسااستعماری مواجه است.
برای مقامات کشورهای ساحل و فرانسه، درک انگیزه های شورش جهادی دشوار بوده است. بسیاری معتقد بودند که خشونت در مالی به همسایگان آن سرایت نخواهد کرد. حملات علیه نیروهای امنیتی، کشتار غیرنظامیان و شهادت ساکنان مناطق تحت کنترل جهادگران در ابتدا موجی از وحشت و احساس گیجی را با سرعت گسترش و سهولت تحکیم آنها ایجاد کرد.
جمعیت به حال خود رها شده است
برای مثال، در منطقه لیپتاکو گورما، دولت غایب است و به دلیل تهدیدات علیه سازمان های غیردولتی، کمک های بشردوستانه اندکی وجود دارد. این منطقه با جمعیتی بسیار بالا مشخص می شود، جوانان 15 ساله تقریباً 50٪ از جمعیت را تشکیل می دهند. بسیاری دیگر به دلیل تهدید معلمان به مدرسه دسترسی ندارند. بنابراین، دولت اسلامی در آنجا مجموعهای از مبارزان جوان را مییابد که با فقر بومی مواجه هستند.
EN 2018، نزدیک به 900 نفر، تقریبا 000 درصد از جمعیت این مناطق"به شدت ناامن غذایی" در نظر گرفته شدند. اثرات تغییر اقلیم، خشکسالی و سیل مخرب بوده و بر فعالیت های اقتصادی این سرزمین ها، عمدتاً کشاورزی و دامداری تأثیر می گذارد. با بیش از 9 میلیون راس دام و 25 میلیون راس گوسفند و بز، درگیری های زیادی بین دامداران و کشاورزان به دلیل گسترش زمین های کشاورزی به ضرر اولی ها وجود دارد. علاوه بر این اختلافات زمینی، درگیری هایی بین گروه های اجتماعی وجود دارد که برای کنترل قدرت محلی و فعالیت های غیرقانونی مبارزه می کنند.
در ازای وفاداری خود، گروه های جهادی به مردم محلی اجازه می دهند تا از ممنوعیت های اعمال شده توسط مقامات در مورد شکار در مناطق حفاظت شده، ماهیگیری، تردد انسان و تفنگ طلا سرپیچی کنند. آنها الف را درک می کنند زکاتیا مالیات بر دام. این دستور العمل ها انواع افرادی را جذب می کند که مایل به پیوستن به گروه های جهادی در صورت ایجاد فعالیت های سودآور هستند: سارقان و راهزنان سابق بزرگراه ها در این "مدیران" جهاد با دادن معنایی مذهبی به اعمال مجرمانه، راه مفیدی پیدا می کنند.
به عنوان مثال، خش خش گاوها و آدم ربایی افراد، در حال تبدیل شدن به فعالیت های یکپارچه در اقتصاد جهادی برای خوشحالی مجرمان است و در مناطقی که توسط جهادگران اداره می شود مزایایی پیدا می کند که قبلاً نداشتند. آنها که توسط مقامات راهزن یا جنایتکار در نظر گرفته می شوند، به کارآفرینانی تبدیل می شوند که به اقتصاد "سرزمین های آزاد شده" کمک می کنند.
کشاورزی و دامداری 70 درصد از جمعیت ساحل را استخدام می کند و اثرات تغییرات آب و هوایی به درگیری ها و تنش ها در مناطقی دامن می زند که مسائل مربوط به زمین در آنها تکرار می شود. پیشبینیهای IPCC حاکی از کاهش 20 درصدی برداشت در هر دهه از هماکنون تا سال 2100 است، حتی اگر جمعیت به 500 میلیون نفر برسد.
به عنوان مثال، در نیجر، با کمترین جمعیت شهری در منطقه (18%)اما با پویاترین رشد جمعیتی (بر اساس برآوردها، 61 میلیون نفر در سال 2050)، مسئله امنیت غذایی به شدت مطرح می شود. خشونت میلیون ها نفر را مجبور به ترک روستاهای خود و پیوستن به کمپ های موقت برای آوارگان داخلی کرده است. صدها هزار کودک از مدرسه محروم می شوند و به استخدام های آینده تبدیل می شوند. در برخی کشورها، مانند منطقه دریاچه چاد، پایگاه بوکوحرام، نرخ ثبت نام در مدارس برای کودکان از 7٪ تجاوز نمی کند. برای جمعیت غیرنظامی، قیام جهادی شرارت های بسیاری را تشدید کرده است.
فرار میلیون ها غیرنظامی
در ژوئیه 2022، کمیساریای عالی پناهندگان (UNHCR)، یک آژانس سازمان ملل متحد، فریاد هشداری صادر کرد: ساحل یکی از بدترین بحرانهای خود را با میلیونها آواره میگذراند، اما با این وجود یکی از نادیدهگرفتهترین بحرانها است.
حدود سه میلیون نفر به دلیل درگیری بین شورش های جهادی و نیروهای مسلح از منطقه گریخته اند. در کمتر از ده سال، تعداد افراد ریشه کن شده از بین رفته است 217 در سال 000 به 2013 میلیون در سال 2,1. در بورکینافاسو، مناطق شمالی و شمال غربی بیشترین آسیب را دیده اند آوارگان داخلی 1,5 میلیون نفر تخمین زده می شود. تنها در سال 2021، 500 نفر به دلیل حملات تصادفی گروه های مسلح علیه غیرنظامیان، تجاوز جنسی، اعدام و تخریب زیرساخت های غیرنظامی از منطقه گریخته اند.
فیلیپو گراندی، کمیساریای عالی پناهندگان، پس از بازدید از منطقه، بر وخامت اوضاع تاکید می کند و تعداد افرادی را که نیمی از آنها کودک هستند، به 29 میلیون تخمین می زند که به کمک و حفاظت حیاتی نیاز دارند. او می گوید: «اورژانس اینجا در ساحل است، جایی که مردم در رنج هستند، قتل عام می شوند، زنان مورد تجاوز قرار می گیرند و کودکان نمی توانند به مدرسه بروند. ما باید قبل از غیرقابل کنترل شدن این بحران در ساحل مداخله کنیم. »
خشونت در این منطقه تنها درد و رنج آسیب پذیرترین جمعیت را تشدید و تشدید کرده است. در سال 2020، یونیسف اشاره کرد که پنج میلیون نفر در منطقه (مالی، نیجر و بورکینافاسو) در وضعیت ناامنی غذایی قرار دارند و 700 کودک زیر 000 سال ممکن است از سوءتغذیه حاد شدید رنج ببرند. در حوزه دریاچه چاد، ناامنی نهفته در شورش جهادی به رهبری بوکوحرام باعث فرار 2,8 میلیون نفر، عمدتا نیجریه ای، شده و آسیب پذیرترین افراد را در معرض تهدیدات ناامنی غذایی قرار داده است. در شمال شرقی نیجریه، بیش از هشت میلیون نفر به کمک های بشردوستانه نیاز دارند. در او ouvrageکریستین سیگنوبوس خاطرنشان می کند که کنترل بوکوحرام بر "بخش بزرگی از منابع دریاچه" باعث شده است که ایالت های منطقه بهره برداری و بازاریابی محصولات این دریاچه را به منظور جلوگیری از شورش های جهادی در ایجاد درآمد ممنوع کنند.
دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل متحد (OCHA) تخمین می زند 5,5 میلیون نفر تعداد افراد در معرض خطر در حوضه دریاچه چاد (کامرون، چاد، نیجر و نیجریه). در چاد، IOM (سازمان بین المللی مهاجرت) تخمین می زند که نیمی از جمعیت (360 نفر) این استان اداری این منطقه را ترک کرده اند: «این یک روند نگران کننده است زیرا جابجایی ها نه تنها تکراری، بلکه متعدد و طولانی شده اند. وخامت اوضاع امنیتی و زیست محیطی. در واقع، در طول چهل سال گذشته، سطح دریاچه چاد بوده است از 35 کیلومتر مربع به 000 کیلومتر مربع کاهش یافت، باعث کمبود منابع برای جمعیت هایی می شود که در جزایر زندگی می کنند و از ماهیگیری زندگی می کنند.
آموزش در مرکز نگرانی ها
مانند الجزایر در دهه 1990، بخش آموزش هدف اصلی گروه های جهادی است، زیرا دسترسی به آن بسیار آسان و با حداقل خطر مقاومت است. ترور مدیران یا معلمان مدارس در مقابل چشم دانش آموزان در کار است.
معلمان متهم به مطالعه استعمار یا "سفیدپوستان"، به همکاری با نیروهای امنیتی، هدف مزمن جهادگران هستند. بسیاری از ناظران خاطرنشان می کنند که آموزش موضوع اصلی در جنگ رقابت ایدئولوژیک است: برای جهادی ها، آموزش زبان فرانسه باید با آموزش عربی و قرآن جایگزین شود. دختر و پسر باید از هم جدا شوند و معلمان زن محجبه شوند: «میگویند مدرسه سفیدپوستان است. حرم. آنها مکتب قرآن را ترجیح می دهند» یکی از اهالی در روزنامه شهادت می دهد ساحلی.
در بورکینافاسو، گزارش یونیسف تخمین می زند که 5، در سال 700، تعداد موسسات به دلیل خشونت جهادی بسته شد و 350 دانشآموز محروم از تحصیل، عمدتاً در استانهای سوم، عودلان و لوروم: «گروههای مسلح اسلامگرا که معلمان، دانشآموزان و مدارس را در بورکینافاسو هدف قرار میدهند، نه تنها مرتکب جنایات جنگی میشوند، بلکه سالها پیشرفت را نیز از بین میبرند. لورن سیبرت، محقق و نویسنده گزارش دیده بان حقوق بشر، گفت که دسترسی کودکان به آموزش را تسهیل کرده است.
یونیسف یادآور می شود که در سال 2020، در منطقه ساحل، بیش از هشت میلیون کودک 6 تا 14 ساله از مدرسه بازمانده اندیا تقریباً 55 درصد از این گروه سنی» و اینکه تخریب مدارس تنها یک مشکل اساسی ساختاری را برجسته می کند. در مالی، آژانس سازمان ملل تخمین می زند که 1 مدرسه تعطیل شده است و 664 دانش آموز از کلاس محروم شده اند و بیش از 500 در نیجر. در این کشور، اکثر مدارس تعطیل در منطقه Tillabéri، در Liptako-Gourma، بین نیجر، مالی و بورکینافاسو هستند، جایی که حضور EIGS بسیار قوی است.
یک گزارش OCHA اشاره می کند که: «کشتار غیرنظامیان، ترورهای هدفمند علیه رهبران عرفی و مذهبی، آدم ربایی، اخاذی کالاها و احشام در این منطقه مکرر است و بیش از 100 نفر را مجبور به فرار کرده است. منطقه Liptako-Gourma یا "سه مرز" با فقر شدید و جمعیت جوان آن که نیمی از آنها زیر 000 سال سن دارند مشخص می شود. گزارشی که حاصل کار مشترک بین یونیسف، OECD و OCHA است، مملو از دادههای مربوط به این مثلث لیپتاکو-گورما، مرکز فرامرزی ائتلاف جهادی به رهبری EIGS است.
لوئیس مارتینز، مدیر تحقیقات CERI، علوم پو
این مقاله بازنشر شده است از گفتگو تحت مجوز Creative Commons را بخوانیدمقاله اصلی.