برای تجزیه و تحلیل اثرات زلزله و ارزیابی واکنش مسئولان، درک واقعیت جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی منطقه آسیب دیده ضروری است.
زمین لرزه مهیبی که در شب 8 تا 9 سپتامبر 2023 در مراکش رخ داد، لزوم انجام یک اقدام را به ما یادآوری می کند. تحلیل جغرافیایی فاجعه برای درک چگونگی استفاده از کمک های اضطراری.
جنجال عقیم بر سر کمک های بین المللی واقعیت منطقه آسیب دیده و ویژگی های استقرار کمک های اضطراری در مناطق کوهستانی را پنهان کرد. احساسات، طغیان سخاوت و درک نکردن واقعیت های پیچیده سرزمینی، به ویژه گفتمان گیج کننده ای را دامن زده است.
کوه ها در دگرگونی کامل
مهمتر از همه، درک کامل تحول شتابان مناطق آسیب دیده مطرح است. مرکز زمین لرزه در حدود 70 کیلومتری جنوب مراکش، در قلب اطلس عالی مراکش قرار دارد، منطقه ای وسیع به طول چند ده هزار کیلومتر که همیشه به عنوان فقیر، دورافتاده، فراموش شده، یخ زده در یک حال قوم نگارانه توصیف می شود.


دور از شمایل نگاری استعماری که امروزه تخیل گردشگران را تغذیه می کند، این مناطق ندارند توسط مقامات مراکشی فراموش نشده است و دستخوش تحولات عمیق شده اند.
در طول دو دهه گذشته، دولت مراکش در زیرساختهایی سرمایهگذاری زیادی کرده است که بهخاطر زمین بسیار پرهزینه است. این منطقه به راه های روستایی، شبکه آب آشامیدنی، شبکه برق، سدها، مدارس، دبیرستان ها و داروخانه ها مجهز شده است.
دولت از توسعه کشاورزی حمایت کرده است که به درختکاری و همچنین گردشگری روستایی از طریق گسترش اقامتگاهها و هتلها در اطراف توده توبکال و از سال 2008 مفتخر است. سد اویرگان. ابتکار ملی برای توسعه انسانی (INDH) راه اندازی در سال 2005 به شهرداری ها این امکان را داد که از حمایت های مالی قابل توجهی برای پروژه های خاص مانند حمل و نقل مدارس، آمبولانس ها و همچنین توسعه تعاونی ها و انجمن های متعدد بهره مند شوند.
تغییر عمیق در زیستگاه
این پروژه ها اثرات پیچیده ای داشته اند. اولاً، آنها منجر به افزایش بهره وری کشاورزی و دگرگونی در شیوه های کشاورزی شدند. محصولات غذایی با نیروی کار بالا با محصولات سودآورتر اما بسیار کم کارتر، مانند کاشت درخت، جایگزین شدند.
ثانیاً، فرصتهای مرتبط با توسعه خدمات بهویژه در حوزه گردشگری، این کاهش شغل را جبران نکرده است. برعکس: بسیاری از فعالیتها (آژانسها، شرکتهای حملونقل) به مراکش منتقل شدهاند که جریانهای توریستی را کنترل میکند.
علاوه بر این، توسعه مؤسسات آموزشی، کارمندان دولت جوان را از سایر محلات جذب کرده است. باروری که در آغاز دهه 2000 همچنان بالا بود، برای همسویی با استانداردهای اروپایی سقوط کرد، در حالی که امید به زندگی به دلیل کاهش مرگ و میر نوزادان و مادران به دلیل افزایش داروخانه ها و سیستم های تخلیه اضطراری به طور قابل توجهی افزایش یافته است.
با این حال، فقدان چشم انداز شغلی، افق جوانی را که اکنون بسیار متصل است، تیره می کند. مردان جوان سپس درگیر یک حرفه حرفه ای با تحرک بسیار بالا مشخص شده است. بسیاری از آنها در زمانی که مشکلات تحصیلی دارند، دبیرستان را در اوایل کالج ترک می کنند. آنها سپس در شهر با حقوق بسیار پایین استخدام می شوند، اغلب حدود 120 یورو در ماه برای خردسالان، به ندرت بیش از 300 یورو در ماه برای بزرگسالان (SMIG در مراکش 300 یورو تعیین شده است). آنها باید منتظر بمانند تا وضعیت اقتصادی به اندازه کافی باثبات برای امید به ازدواج داشته باشند. بسیاری از آنها امیدوارند در شهر مستقر شوند، اما برخی دیگر به چند فعالیت علاقه دارند، زیرا آنها عمیقاً به زمین خود و به کشاورزی وابسته هستند.
زنان جوان با نرخ بیکاری بیش از پیش آسیب دیده اند. به محض توقف تحصیل، 92 درصد از آنها خود را بیکار می بینند. خانواده ها آنها را از رفتن به شهر منصرف می کنند، به جز اقلیت بسیار کوچکی که دارای مدرک تحصیلات عالی هستند که به آنها امکان دسترسی به مشاغل حقوقی اعلام شده با پوشش تامین اجتماعی را می دهد. اکثریت قریب به اتفاق آنها نمی بینند که ازدواج به عنوان افقی برای زندگی جدا و ساختن یک مکان اجتماعی است. آنها که احساس فراموشی میکنند، اکنون با جوانتر ازدواج میکنند، اغلب برخلاف توصیهی والدینشان، به امید اینکه خانهای در شهر آمیزمیز، تاهانوت یا مراکش پیدا کنند.
در نتیجه، منطقه با تغییر عمیق در زیستگاه خود مشخص شده است. اقامتگاههای تاریخی در دل روستاهای مستحکم به تدریج متروک شد یا بهعنوان گوسفندسراها یا اصطبلهای ساده حفظ شد. خانه های جدید ساخته شد، نزدیک تر به جاده و مدارس. برخی از روستاها از ساکنان خود خالی شده اند، برخی دیگر توسعه یافته اند. جمعيت در شهرهاي كوچك پيمونت، مانند آميزميز، كه رشد جمعيت زيادي را تجربه كرد، متمركز شده بود.
دورافتاده ترین روستاها اغلب محل زندگی سالمندان و به خصوص بزرگان وابسته به خانه هایشان است، تعداد کمی از خانوارها فعالیت کشاورزی قوی داشتند و خانواده های جوانی که شوهرشان در دشت کار می کند درآمد کافی برای زندگی خود را ندارد. شهر رسانه ها به شدت این چهره های نمادین زنان مسن را به نمایش گذاشته اند که به تنهایی یا مادران جوان با فرزندان زیاد زندگی می کنند و در مواجهه با فاجعه شوکه و مضطرب هستند. آنها علاوه بر قدرت نمادنگاری پیتا، یک واقعیت اجتماعی را نیز تجسم میدهند که همان روستاهایی است که مردان جوان اغلب در خارج از برداشت محصول غایب هستند.
توسعه جاده ها تحرک و ترکیب مجدد مسکن و ساکنان را تسریع کرده است. در ماه سپتامبر، چندین رویداد با هم جمع می شوند.
در نواحی کوهستانی مرتفع، خانوارها هنوز شیوه های شبانی قابل توجهی دارند که آنها را به ارتفاعات، به گوسفندان می برد. همچنین اولین هفته بازگشت به مدرسه است. معلمان جوان برای گرفتن پست های خود آمدند. خانواده های دارای فرزند در نزدیکی مدارس یا ایستگاه های اتوبوس مدرسه قرار دارند. دانش آموزان راهنمایی و دبیرستان به مدارس شبانه روزی پیوسته اند. اما هنوز شروع سال دانشگاهی نیست. دانشآموزان همچنان در مناطق خاصی حضور دارند، و همچنین تعداد معینی از مردم این درهها، در جاهای دیگر کار میکنند اما برای تعطیلات به روستای اصلی خود میآیند. در نهایت، بسیاری از مردان با توجه به وعده درختان میوه، بین جستجوی کار در سایت های ساختمانی در شهرهای بزرگ یا انتظار برای پایان برداشت مردد هستند.
اطلاعات جغرافیایی قبلی، برای استقرار امداد ضروری است
این توصیف از اعمال اجتماعی ممکن است اضافی به نظر برسد، اما درک پیچیدگی استقرار امداد ضروری است.
با توجه به مقیاس منطقه جغرافیایی تحت تاثیر، برای مداخله موثر، مقامات باید اطلاعات مناسب را داشته باشند. با این حال، اولین برآوردها 55 محل (روستاها و دهکدهها، که با اصطلاحات دوار و فرعی مشخص شدهاند) در کمتر از 10 کیلومتری کانون، 652 منطقه بین 10 تا 30 کیلومتری و کمی کمتر از 1 بین 200 تا 30 کیلومتری زمینلرزه گزارش کردند. مرکز زلزله
با توجه به امداد، بسیاری از محلات فقط از دشت های مراکش در شمال و تارودانت در جنوب توسط چند جاده اصلی که به ویژه در اثر زلزله آسیب دیده اند قابل دسترسی است.
مسئولین برای درک وسعت فاجعه به اولین عامل مرجع به نام مقدّم تکیه کردند که در همه روستاها حضور دارد. ماموریت اصلی آن نظارت بر جمعیت است. او به طور کلی تنها کسی است که از واقعیت تعداد افراد حاضر در روستا اطلاع دارد. او اطلاعات را به رئیس، نماینده مقامات در سطح چند شهرداری، منتقل می کند، و او خودش آن را به فرماندار، که همه نیروهای امنیتی را هماهنگ می کند، منتقل می کند.
بنابراین مراکش ساختار نسبتاً مؤثری برای گزارش دهی اطلاعات دارد. متأسفانه در برخی از روستاها مقدّم نیز جزو قربانیان است. استفاده از فناوریهای جدید مطمئناً میتواند تخمین میزان خسارات مادی را ممکن کند، اما این به سختی نشاندهنده تعداد قربانیان بالقوه است، به دلیل جریانهای جمعیتی زیاد در ماه سپتامبر. همه این ویژگی ها مکان قربانیان و تخصیص منابع اضطراری را پیچیده می کرد.
پیشرفت امدادرسانی به این پیچیدگی اضافه شد. با وجود اینکه مراکش تعداد زیادی ماشین آلات ساختمانی دارد، حمل و نقل آنها دشوار است زیرا دره ها بسیار عمیق هستند و روستاها در هر طرف پراکنده هستند. نیروهای امنیتی با اضطراری اولین روستاهای پایین دره مواجه شدند که اغلب پرجمعیتترین روستاها هستند، در حالی که برای پیشروی باید جادهها و مسیرها را پاکسازی میکردند که به منابع فنی نسبتاً قابل توجهی نیاز دارد.
این استقرار بسیار دشوارتر از زمانی بود که می توانست در یک شهر بزرگ انجام شود. سپس به طور مکانیکی منجر به اثرات تراکم می شود اما همچنین باعث ناتوانی تیم های تخصصی خاص برای استقرار می شود. هلیکوپتر امدادگران و سگ هایشان امکان پذیر است، اما آوردن بیل مکانیکی در یک بازه زمانی غیرممکن است.
بنابراین، مقامات در مکانهایی که قربانیان احتمالی بیشتری وجود داشت و مهمتر از همه، امکان ایجاد اقدام مؤثر وجود داشت، انتخابهای مداخلهای انجام دادند. در برخی از محلات و روستاهای شهری، ساکنان میتوانستند بین خود سازماندهی کنند و از منابع کافی برخوردار بودند، بهویژه اگر کار نیاز به دخالت بیل مکانیکی یا سایر تجهیزات سنگین نداشته باشد. بنابراین کلمه اصلی این بود که ساکنان بدون انتظار برای کمک بالقوه خارجی برای صرفه جویی در وقت گرانبها اقدام کنند.
یک استقرار موثر ملی، نتیجه درس گرفتن از بحران کووید
برآوردهای اولیه حاکی از آن بود که 18 خانواده به کمک اضطراری نیاز دارند. در 14 سپتامبر، مقامات حدود 50 واحد مسکونی را تخمین زدند ممکن است نیاز به کار داشته باشد بازسازی کامل به بازسازی جزئی.
این نشان دهنده کمتر از نیمی از تولید سالانه مسکن در مراکش است که در سال 118، قبل از بحران کووید، 620 مورد بود. در مقیاس کشوری، این وضعیت فراتر از ظرفیت های مقامات مراکش نیست، اما نیاز به هماهنگی بسیار قوی دارد.
مداخله بین المللی، در این زمینه، تضمینی برای اثربخشی نیست زیرا با آن مواجه می شود مشکلات خاصی که توسط خود متخصصان در این زمینه تشخیص داده شده است. زبان: در منطقه آسیب دیده، افراد بسیار کمی به زبانی غیر از لهجه مراکشی عربی صحبت می کنند tachelhit. مهلتها: در شبکههای اجتماعی، سازمانهای بینالمللی همیشه اعلام میکنند که آماده مداخله هستند، اما در واقعیت فرق میکند. قوانین استقرار: در این دره ها، زمین باید در پایین دست راه اندازی شود تا بیمارستان مستقر شود و تجهیزات متمرکز شوند، که نیاز به آگاهی از زیرساخت های زمین و جاده دارد.
بنابراین تمایل به همکاری و عادت به همکاری ضروری است. با این حال، فقط اسپانیایی ها به طور منظم با مراکشی ها همکاری می کنند، به ویژه در مبارزه با آتش سوزی. در نهایت، بسیج ملی به دلیل ازدحام بیسابقه در جادههای خاص ایجاد کرده است کاروان های کمک های متعددی که از سرتاسر کشور گرد هم آمدند به مناطق حادثه دیده آمبولانسها و تجهیزات ساختمانی در گردش با مشکل مواجه شدند، عملیات پاکسازی و تخلیه را کند کردند و مقامات را مجبور کردند که دسترسی به جادههای خاص را ممنوع کنند. در 14 شهریور، مقامات استانی طرودنت درخواست کردند که دیگر کمک های مالی دریافت نکنند. مقامات مجری قانون دسترسی کاروان های بشردوستانه به جاده های استراتژیک را بسته اند.
طی پنج روز، تمام جادهها پاکسازی شد، همه مجروحان در بیمارستانهای صحرایی یا در مراکش مداوا شدند، همه خانوادههای آسیبدیده در کمپهای خیمهای مستقر شدند و در آنجا کمکهای غذایی و مایحتاج اولیه دریافت کردند. مهمتر از همه، دولت یک پروتکل جبران خسارت اضطراری و همچنین یک پروتکل بازسازی را اعلام کرد.
کمک به بازسازی: کمک های بودجه ای عظیم
به وضوح به نظر می رسد که مراکش، مانند بسیاری از کشورها، ظرفیت قوی برای مدیریت بحران ها، به ویژه پس از بحران کووید-19 ایجاد کرده است. به دنبال فروپاشی همبستگی بین المللی در چند روز، بسیاری از کشورها فهمیدند که موثرترین راه حل خود سازماندهی بود. در شرایط عدم اطمینان فزاینده به دلیل گرم شدن کره زمین، این خبر بسیار خوبی است که شاهد ظهور کشورهایی باشیم که بتوانند به سرعت با یک فاجعه کنار بیایند در حالی که دیگران در جنگ های داخلی فرو می روند.
قدرت های استعماری سابق مایل به حفظ هاله بشردوستانه هستند، اما واقعیت این است که بسیاری از کشورهای کم درآمد اکنون ظرفیت های مداخله ای موثری را در قلمرو خود ایجاد کرده اند و حتی می توانند در خارج از مرزهای خود مداخله کنند. مراکش یکی از این بازیگران منطقهای جدید در کمکهای بشردوستانه اضطراری است که میتواند از هر دو حمایت کند اسپانیا qu'au کشور پرتغال بلکه به دیگر کشورهای آفریقایی.
از این به بعد، سوال در مورد شیوه های بازسازی است. موثرترین راه حل، کمک های بودجه ای گسترده و بی قید و شرط خواهد بود دولت مراکش. فقط دولت قادر به بازسازی جاده ها، شبکه های آب آشامیدنی و برق و زیرساخت های کشاورزی است.
این بازسازی بر امور مالی عمومی مراکش که در حال حاضر در وضعیت بسیار دشواری قرار دارند، سنگینی می کند. تورمحتی اگر معتدل تر از سایر کشورهای منطقه باشد، قدرت خرید خانوارها را کاهش می دهد. دولت تعادل شکننده ای را حفظ می کند، که عمدتاً به لطف حواله های مراکشی مقیم خارج از کشور و ارزهای توریستی است. این دو سود بادآورده امکان کاهش کسری تجاری را فراهم می کند، اما کسری بودجه را کاهش نمی دهد.
دیوید گوری، جغرافیدان، عضو آزمایشگاه میانجیها / علوم پیوندها، علوم مکانها، دانشگاه سوربن
این مقاله بازنشر شده است از گفتگو تحت مجوز Creative Commons را بخوانیدمقاله اصلی.